اعتکاف ماندن در مسجد به قصد بندگی خداست و به خودی خود مستحق و به واسطه نذر ‚ قسم ‚ عهد ‚ اجاره و مانند آن واجب می شود .
روزه در اعتکاف :
کسانی که به هر علتی نمی توانند روزه بگیرند از توفیق اعتکاف محرمند. مثل مسافر یا کسی که روزه برای او ضرر دارد البته هر نوع روزه ای ( واجب ‚ مستحق ‚ قضاء ‚ نیابتی و000) برای صحت اعتکاف کافی است . مسافر می تواند با نذر سه روز روزة در سفر اعتکاف کنند هر چند که نمازش شکسته است .
مدت اعتکاف :
معتکف باید حداقل سه روز کامل از طلوع فجر روز اول تا اذان مغرب روز سوم در حال اعتکاف باقی بماند. دو روز اول اعتکاف مستحب است و اگر کسی بخواهد می تواند از حال اعتکاف خارج شود . اما اگر دو روز کامل به قصد اعتکاف در مسجد بماند روزه روز سوم بر او واجب می شود و باید در حال اعتکاف باقی بماند.
اجازه ولی :
بدون اذن ولی یا کسی که با انجام اعتکاف حقی از او ضایع می شود اعتکاف صحیح نیست .
محرمات اعتکاف :
از جمله محرمات اعتکاف بوییدن و استعمال بوی خوش به قصد لذت ، بحث و جدل ، خرید و فروش است و محرمات مذکور مبطل اعتکاف است .
توجه:
از آنجایی که فرد معتکف روزه دار است باید از مبطلات روزه نیز اجتناب کند بعلاوه بر رعایت حقوق دیگران احکام مسجد را نیز رعایت نمایند . حفظ حرمت مسجد و با وضو بودن و حفظ نظافت مسجد و ترک سخن دنیا ( سخن از هر چه غیر از خدا و پرداختن به باطل ) از مواردی است که بر آن تأکید شده است .
زمان اعتکاف:
در هر زمان که روزه صحیح باشد اعتکاف نیز صحیح است و اعتکاف زمان خاصی ندارد . البته ایام البیض و به ویژه دهه آخر ماه مبارک رمضان افضل اوقات است .
نیت اعتکاف :
در اعتکاف نیت و تعیین نوع اعتکاف شرط صحت آن است ولی نیت وجوب یا مستحب لازم است.
وقت نیت اعتکاف :
نیت از ابتدای طلوع فجر روز اول است و تأخیر آن از طلوع فجر جایز نیست ، ولی اگر قبل از طلوع فجر هم نیت کند اشکال ندارد.
مکان نیت اعتکاف :
در وقت نیت اعتکاف باید در مسجدی که بنا دارد در آن معتکف شود حضور داشته باشد ولی اگر ابتدا طلوع فجر برای تجدید وضو و یا به جهت ضرورت دیگر خارج شده است می تواند نیت کند.
مکان اعتکاف:
اعتکاف باید در مسجد باشد بنابراین در غیر از مسجد مثل نمازخانه و مصلی ها (اگر مسجد نباشد ) و000 اعتکاف صحیح نیست و بعد از مسجد الحرام و مسجد النبی (ص)، مسجد کوفه و مسجد بصره اعتکاف باید در مسجدی که جامعیت دارد انجام بگیرد.
مقصود از مسجد جامع مسجدی است که بسیاری از مردم در آن رفت و آمد دارند .(در مقابل آن مسجد بازار ، مدرسه ، کارخانه وپادگان و 000 که اعتکاف در آن صحیح نیست ).
صحن و ورودی های مسجد جزو مسجد نیست گر این که معلوم باشد جزو مسجد است. اگر شک کند که جایی جزو مسجد ندارد ، بنا بر این اعتکاف در آن مکان صحیح نیست ، مگر اینکه رفتن به آنجا ضرورت داشته باشد .
خارج شدن از مسجدمحل اعتکاف:
خارج شدن از مسجد جایز نیست مگر به جهت ضرورت عقلی ، عرفی و شرعی مثل مراجعه به پزشک در موارد اضطرار و دستشویی (ضرورت عقلی ) و عیادت بیمار و تشییع جنازه در صورتی که میت با او نسبت داشته باشد ( ضرورت عرفی) و غسل کردن و وضو گرفتن (ضرورت شرعی) ، خروج برای درس و مباحثه و تبلیغ و این گونه امور ، خلاف احتیاط است.
اگر در محلی اعتکاف کند که دیگری جای برای اعتکاف گرفته بود حکم غصب دارد اگر چه اعتکاف صحیح است.
اگر معتکف محتلم شود و غسل کردن در مسجد ممکن نباشد واجب است از مسجد خارج نشود اعتکافش باطل است.
همچنین در صورتی که عذر شرعی برای بانوان به وجود آید بایستی از مسجد خارج شوند و در نتیجه اعتکاف آنها باطل می گردد.
بنا بر احتیاط واجب در صورت خارج شدن از مسجد برای ضرورت کوتاهترین و نزدیکترین راهها را انتخاب کنند و واجب است بیشتر از مقدار نیاز و ضرورت در خارج مسجد توقف نکنند . واجب است زیر سایه ننشینند . بلکه بنا بر احتیاط خارج از مسجد ننشیند مگر جهت ضرورت .
اگر معتکف برای ضرورت از مسجد خارج شود و مدت خروج وی طول کشید به اندازه ای که اعتکاف از بین برود اعتکافش باطل است.
به تیپ و قیافهاش نمیآمد اهل اینجور کارها باشد و برعکس بقیه هم نه رحل قرآن جلویش گذاشته بود و نه جانمازی مقابلش پهن بود. زانویش را بغل گرفته بود و خیره خیره چراغ سبز بالای محراب را تماشا میکرد. پرسیدم: چطوری اخوی؟ بالا بالا سیر میکنی...! به خودش آمد. کمی خودش را جمع و جور کرد و گفت: آره واقعاً... بعد ادامه داد: وقتی دلم میگرفت یا به دورو بریهام غرغر میکردم یا میرفتم توی اتاق و موسیقی را تا درجه آخر بلند میکردم و سعی میکردم خودم را بزنم به بیخیالی. گاهی هم با بچهها میرفتیم پارک و خیابان گردی. واینجور کارها... ولی راستش هیچ کدام، آرامم نمیکرد و بدتر انگار گره کور مرا کورتر میکرد. اما اینجا... کنار این همه آدمی که از خودبیخود شدنشان هم یه جورهایی آخر هوشیاری است، احساس میکنم سبک شدهام. احساس میکنم مقدس شدهام. تازه شدهام . احساس میکنم آن کسی که بهش میگفتند «خدا» رو دارم میشناسم. دارم میبینم. بعد سرش رو انداخت پایین و لحظهای توی فکر رفت و با چشمانی پر اشک گفت:
«به هیچ کس نگفتم این سه روز کجا میرم. اصلاً نمیدونستم باید با خودم چی بیارم. همین طوری دست خالی اومدم.»
گفتم: «همین دست خالی بودنت، به همه چی میارزه»
داشتم خلوتش رو خراب میکردم. تسبیح تربتم را توی دستاش جا گذاشتم و رفتم....
و چقدر غبطه خوردم به شکستگی دلش.
اگه دلتون شکست و قطره ی اشکی روی پهنای گونهتون لرزید؛ ما رو هم قاطی بقیه از دعا محروم نکنید.
اعتکاف،آب حیات بخش در کویر غفلتهاست. غفلت از «خود» و «خداى خود»، بستر مرگ ارزشهاى انسانى و نقطه سقوط از پایگاه بلند خردورزى و عشق عرفانى و عامل پیوستن به زندگى پست و حیوانى است.
اولئک کالانعام بل هم اضل اولئک هم الغافلون(اعراف/179)
اعتکاف، بستر مناسب اندیشه و تفکر و خردورزى است.
اعتکاف، تلاشى است براى اینکه انسانهاى فرو رفته در غرقاب روزمرهگىها از فضاى پر التهاب روزانه به سوى«خویش»و«خداى خویش»باز گردند.
اعتکاف، زمینه توبه و بازگشت است. بازگشتبه قرآن و معنویت، بازگشت به دعا و استمداد از عالم غیب، بازگشت از«خودمدارى» به «خداگرایى» آنها که مسؤولیتهاى حساستر و بزرگترى دارند، بیش از دیگران به اعتکاف و خودسازى نیاز دارند.
بىجهت نیست که شخص رسول الله صلى الله علیه و آله پس از هجرت، همه ساله دهه اول یا دوم و گاه هر دو دهه و در سالهاى آخر زندگى به طور منظم دهه سوم ماه مبارک رمضان را به«اعتکاف»مىپردازد و به همه دستاندرکاران و کارگزاران و رجال سیاسى، اجتماعى درس معنویت گرایى و ذکر و نیاش و روزه و تلاوت قرآن مىدهد.
اعتکاف، توقفى ناآگاهانه در مسجد نیست. صرف درنگ و مکث و«حبس خویشتن»در مسجد، بدون عشق به عبادت و قصد قربت نیست.
اعتکاف، لمیدن، خوابیدن و چرت زدن و احیانا وقتگذرانى بیکاران و گردهمایى تفریحى-سیاحتى در مساجد شهر نیست.
در اعتکاف کسانى که کار دارند و زیاد هم کار دارند، و غرق دنیاى اقتصاد و سیاست و هنر و مطبوعات و غیره هستند، باید از تولید و توزیع و طرح و برنامههاى اقتصادى و سیاسى و فرهنگى و نظامى و کار و زندگى فاصله بگیرند و به همآهنگى کار و تلاش و فعالیتها، با رضاى خدا و وظیفه مکتبى بیاندیشند. تنظیم فکر و اندیشه و عمل، با معیارهاى الهى را تمرین کنند.
اعتکاف، دوره کوتاه مدت خودسازى است، که حداقل سه روز طول مىکشد و انسان را از حاکمیت غریزهها، عادتها و اشتغالات معمول زندگى آزاد مىسازد.
اعتکاف، محو خودخواهى در امواج بلند خداگرایى و خدمت به امت اسلامى است.
اعتکاف، برون رفتن از خانه خویش و مصمم شدن بر حضور در خانه حضرت حق است. عبادتى مستحبى و تقرب جویانه و داوطلبانه است که روزه روز سوم آن رنگ وجوب مىگیرد.
اعتکاف، گریز از لذتگرایى و هر گونه التذاذ جنسى و مهار حس خود محورى و برترى جوئى و بازگشت از قبله دیناگرایان به سمت و سوى قلب و قبله هستى است. خودسازى، محاسبه نفس، توبه و نیایش، نماز و تلاوت قرآن و استمداد از آستان قدس ربوبى از دیگر برکات«اعتکاف»است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ